بمانیم که چه!

ساخت وبلاگ
من از جنگ بیزارمو از روزهای کبودو این تودهء تاریکِ به جا مانده در پسِ طلوع.از جنگ؛که سارق چشم‌های توست!این دیرآشنای غریب،جنگ،پرده می‌درد از دل‌ها...جنگ بی‌آبرو است.جنگ بی حیاست.مقابل چشمان من،دست در د بمانیم که چه!...
ما را در سایت بمانیم که چه! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : cheerknevis بازدید : 109 تاريخ : چهارشنبه 14 اسفند 1398 ساعت: 18:24

گذر زمان ...

چقدر دغدغه های دیروزمان بچگانه و پوچ بود 

برای زمان حال هم اینگه است؟؟؟

شیفت شب :/

بمانیم که چه!...
ما را در سایت بمانیم که چه! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : cheerknevis بازدید : 101 تاريخ : چهارشنبه 14 اسفند 1398 ساعت: 18:24

عجب روزهای پر استرسی شده روزهایی که وقتی چشمت ب بیمارستان میخوره هزارتا فکر از تو سرت میگذره روزهایی ک سریع باید لباسات رو پوشی بری تو محیطی ک هر لحظه هر جاش میتونه واست خطر افرین باشه تو جایی ک جز خو بمانیم که چه!...
ما را در سایت بمانیم که چه! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : cheerknevis بازدید : 122 تاريخ : چهارشنبه 14 اسفند 1398 ساعت: 18:24

ما دوباره به آبادی برگشتیم...

دیر فهمیدیم

رفتن همه چیز را خراب کرده بود.

 

بمانیم که چه!...
ما را در سایت بمانیم که چه! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : cheerknevis بازدید : 120 تاريخ : چهارشنبه 14 اسفند 1398 ساعت: 18:24